loading...

دل نویسه...

بازدید : 263
شنبه 30 آبان 1399 زمان : 18:38

چند سال گذشته...، امّا من هنوز تب دارم،تبِ آذر! تب بود یا آتیش، نمی‌دونم هر چی که بود من، بد سوختم تو این تب... .

خدایا تو رو خدا
برچسب ها
بازدید : 183
جمعه 29 آبان 1399 زمان : 12:36

خیلی خسته س، سی ساله که روز و شب داره کار می‌کنه؛( یه وقتایی هم کارایی به جون خریده که از توانِش بیشتر بوده، خیلی بیشتر! همون یه وقتا... سی سال رو هم رد کردن!) امّا حالا...، حالا دیگه به نَفَس نَفَس افتاده. بعضی کارا هست که بازنشستگی نداره، اما إستعفاء چرا...!

قلبم، درد می‌کنه : )

+سعی کن دَووم بیاری...

یکی از تلخ‌ترین سکانس‌های پایتخت + عکس
بازدید : 217
جمعه 29 آبان 1399 زمان : 12:36

یه وقتا که حالم خوش نیست؛ نه آهنگ، نه خواب، نه نوشتن، نه بیرون زدن( اینو که أصلأ)، نه هیچکی و هیچی نمی‌تونه حالمو خوب کنه، جز آشپزخونه! خودمو هرجوره می‌کِشونم تو آشپزخونه. حسِ پا گذاشتن تویِ یه جایِ دِنج، یه نقطهٔ اَمن؛ بِهِم دست می‌دِه! خودمو مشغول می‌کنم و یه دستی به سر و رویِ آشپزخونه می‌کشم، هِه...، حسِ زنده بودن؛ صاف می‌ریزه تو رگام! هوممم... یه وقتا فقط آشپزخونه! : )

یکی از تلخ‌ترین سکانس‌های پایتخت + عکس

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی